داستان سکسی تری سام زن شوهر دار
سلام بچه ها من سپیده ام 30 سالمه و یه سالی میشه که ازدواج کردم.
یه بدن پر با سینه های بزرگو باسن گنده ای دارم و گوشت لای پامم خیلی تپله و برجسته است منم چون اکثرا لامبادا میپوشمو ساپورتای بدن نما با مانتو جلو باز واقعا توپولیش معلومه . زمانی که تازه نامزد کرده بودم و خونه پدریم تنها بودم یه شب پسر خالم اصغر که همیشه خونمون رفت و آمد داشت بهم زنگ زد گفت سپیده خونه این بیام اونجا یه قلیون بکشیم گفتم اره بیا ولی تنهام گفت چقد خوب گفتم چرا گفت آخه شراب هم دارم که گفتم عالیه پس یکم مزه هم بگیر.
در کل باید بگم که منو پسر خالم خیلی باهم راحتیم چون همیشه همه جا باهم بودیم وکلا خانوادگی با هم خوبیمو من از نظر پوششی واقعا جلوشون راحتم .
خلاصه ساعت 8.30 شب بود که اصغر اومد باهم دست دادیمو من قلیونو میز مزه رو آماده کردم اونم ذغالو گذاشتو کبابی که خودش بالشو گرفته بود اماده کرد.
من اون شب یه آرایش غلیظ داشتمو یه شلوار لاتکس براق نازک شیری رنگ تنم بود و از زیرشم یه لامبادای قرمز و یه تاپ حریر مشکی که تا زیر نافم بود.همیشه جلو خانواده مادریم آزاد بودیم و این طرز پوشش چیزه تازه ای نبود برامون.
خلاصه شامو با هم خوردیم و قلیونو شروع به کشیدن کردیم اونم رو کاناپه ی تو تراس کنار هم لم داده بودیمو اروم اروم شرابو مزه میکردیم . اصغر پیکاشو سنگین میزد ولی من کم میخوردمو سبک قلیونم میزدم . اینو هم بگم که اصغر زمان مجردی من خیلی خاطرخواه من بود ولی من نخواستمش ازدواج کرده بودم . کم کم شوخی دستیاش باهام شروع شدو منم یه جورایی داغ کرده بودم بهش گفتم اصغر من سردمه میری یه پتو بیاری بندازیم رومون اونم رفتو پتو دونفره اورد منم کاناپمونو که یه جورایی تخت میشدو بازکردمو دو نفری لم دادیم و پاهامونو دراز کردیم . مشغول گپو شوخی بودیم که بهش گفتم اصغر من یه مدته کمرم خیلی اذیتم میکنه تو که تو ماساژ مهارت داری نظرت چیه؟گفت شاید کمرت رگاش گرفته میخوای یکم ماساژ بدم شاید بهتر بشه گفتم اوکی بریم داخل.رفتیم تو اتاقمو رو تخت دونفرم دراز کشیدم گفت رو لباس که نمیشه حداقل یچیز بپوش راحت باشم بتونم کمرتو ماساژ بدم.گفتم اوکی برو بیرون لباسامو عوض کنم همشم میخندیدیمو یه جورایی لاس میزدیم باهم بهم گفت سپیده من که نامحرم نیستم بکن لباساتو لخت شو منم خندیدمو گفتم لخت شم که تو منو بخوری گفت نه من نمیخورم من لیس میزنم که یه عوضی ای نثارش کردم و انداختمش بیرون. از لباسام یه ساتن مشکی که قدش تا بالای زانومه و از گردن تا کمر دوبنده ستو از جلو هم حالت هشتیه با ربانای لیمویی روش برداشتمو لامبادامو سوتینشو عوض کردمو یه سوتین قرمز براق بیکینی طور با شورت ست زنجیریش پوشیدمو از روشم جوراب شلواری طرح زنبوری مو پوشیدمو موهامو باز کردم ، علیوصدا کردمو گفتم میتونی بیای داخل اومدو یه نگاه هیزه شهوت انگیزی که توش پره از مستی بود به کل بدنم انداختو گفت اوه لالا چه هلویی داریم تو خونمونو قدرشو ندونستیم گفتم چرت نگو من نامزد دارما گفت داشته باشی مگه میخوام بخورمت گفتم فعلا که داری با چشات میخوری مارو گفت با چشام دوس نداری منم خندیدمو گفتم قرار بود یکم ماساژ بگیرم ازت اصغر گفت اوکی بخواب به پشت ماساژت بدم باید سریع برگردم خونه قراره دوستم از شهرستان بیاد پیشم . به پشت خوابیدم و اومد پایین پاهام روی تخت نشستم و پاهامو گرفت تو دستشو از انگشتای پاهام ماساژ میداد ، منم که تازه مزه ماساژو چشیده بودم ناله های ریزم درومده بود و اصغر هم آروم آروم میومد بالا . پاشد برقو خاموش کرد اتاق با هالوژن پذیرایی اندازه یه دید روشن بود من هر لحظه با دستاش بیشتر یجوری مور مورم میشد و ناله می زدم و اثر مشروب هم بیشتر میشد . دقیقا دستاش پشت زانوهام بود و من یه آه بلند کشیدم ک بلند شد با حالت خماری گفتم کجاااااا گفت الان میام اومد دیدم بطری شراب دستشه سر میکشه منو بلند کرد تو بغلش گرفتو بطری رو گذاشت رو لبام گفتم نمیخورم گفت یکم دیگه یکم دیگه جون من یکم دیگه بخور منم یه قلوپ خوردم که اصغر اندازه یه لیوان بزرگ به خوردم داد دیگه واقعا گیج و منگ بودن و فقط میخواستم دستمالی بشمو اصغرم خوب فهمیده بود پاهامو دست میکشید و ساتن تنمو تا کمر داد بالا تا کون گندمو با اون زنجیر لاش دید یه جووووون کشدار گفتو پاشد لباساشو در اورد با شورت هفتی تنگش اومد رو کونم نشست.در گوشم گفت سپیده خاله و بابات که نمیان گفتم نه اونا داهاتن گفت نامزدت چی گفتم اونم ک میدونی خونشون با ما 8 ساعت فاصله داره . خیالش راحت شد و با باسنش رو کونم عقب جلو میکردو گنده شدن کلفتشو حس میکردم و بخاطره اینکه 3 ماه بود نه با رلم نه نامزدم سکس نداشتم تو عطش کامل بودمو میلاسیدم گفت در بیارم لباساتو گفتم آرررررررره لختم کن اونم از خداخواسته ساتنمو در اورد و منو برگردوند به سمت جلو و برقو روشن کرد.سینه هام چون خیلی بزرگه فقط سوتینم قسمت قهوه ایشو پوشونده بود و کل سینه هام بیرون بودن ازونورم شورتم فقط لای کوصمو پوشونده بودو منم که بالای کوصمو پشم گذاشته بودم مثل فیلم سوپرا چون رلم خیلی دوس داره و تو تصویری وو حضوری با پشم بالای کوصم خیلی حال میکنه.
خلاصه اصغر بالاسرم براندازم میکرد و هی میگفت اوففف عجب گوشتی هستی تو چقدر تپله سکسی ای هلاک بودم ببینمت منم ک مستو منگ بودم لذت میبردم .گفت میذاری از بدنت فیلم بگیرم گفتم اوکی تو چند تا پوزیشن فیلمو عکس با همون بیکینی تنم گرفت . تو همین حین رفیقشم زنگ میزد اصغر بهش گفت کجایی اون گفت پیش یه حوری رفیقش میگفت حوریت کیه گفت بیا واتس آپ تو واتساپ تصویری رفتنو کناره من دراز کشیدو منو بغل کرده بود و لبامو بوس میکرد زبون میزد رفیقش میگفت اصغر عوضی اینو از کجا اوردی میگفت حالا بدنشو ندیدی اومد بالا سرم از بالا نشونم دادو دوربینو به کوصم نزدیک کرد اون میگفت آخ مادرجنده این جنده رو از کجا بلند کردی کوصش مثل فیلم سوپراس وای زبون بندازی فقط اون چوچولشو تورو خدا شورتشو بزن کنار ببینم اصغر گفت نه دیگه خرج داره رفیقش میگفت هرچی باشه اوکی گفت چند گرم شیره خوب میخوام اونم گفت من که میگم نزدیک شهر تونم کجا بیام اصغر گفت سپیده بگم بیاد پیشمون بچه باحالیه سه نفری خوب حال میکنیم منم که مست گفتم بیاد اونم گفت بیا فلان جا میام سر این میدون دنبالت. اصغر سریع پوشید و حدودا ساعت 10 شب بود که رفتو منم با حالت مستی و منگی که همیشه فانتزی تری سام داشتم خوشحال بودم و پاشدم یه آرایش سکسی کردم و یه لباس چسب یه سره مشکی که از کناره پاهام تا زیر بغل حالت زنبوری طور پاره بود و پوشیدمو زیپشو که وسط کوصم بود کشیدمو تا وسط سینه هام کشیدمو قشنگ نصف سینه هام بیرون بود. با حالت مستی زنگ زدم به رلمو یکم که باهاش حرف زدمو ناز کردم گفتم عشقم بدجوری هوس کردم ارضام کنی گفت میدونی که الان نیستم گفتم حضوری نه مجازی گفت سپیده الان نمیتونم جاییم گفتم افشین دلم میخواد یکم لاس بزنیم گفت جنده بیا تل ببینم منم بدو رفتم تلو تو گروهی که با رفیقش مجازی سکس چت میکردیم لاسیدم باهاشونو کوصمو میمالیدم ویس میگرفتم که رفیق افشین علی از کیرش چندتا ویدیو گرفتو فرستادبرامو من روانی شده بودمو ازم خواست زنگ بزنه بهم تو تل تا کمکش کنم خایه هاش خالی بشه زنگ زدو با آه و ناله کیرشو خالی کردمو بعد اون افشین زنگ زدو گفت چرا صدات انقد مسته گفتم اخه مستم گفت جنده انگار داری واقعا میدی گفتم آره میخوام واقعی برم زیر دوتا کیر که اونم مثل همیشه به خیال اینکه الکی میگم تا ارضاش کنم همکاری میکردو با حرفای سکسیش کوصمو تا مرز ارضا رسوند ولی خودمو نگه داشتمو با ناله هام افشینودیوونه کرده بودم بهم گفت بیا تصویری ارضام کن گفتم سریع باش پس تصویری زنگ زدو من زیپ لباسو دادم پایینو گوشیو گذاشتم رو میز عسلیو خودم لبه ی راحتی کونمو گذاشتمو پاهامو وا کردمو کوصمو جلو دوربین میمالیدم اونم کیرشو میمالیدو میگفت خیلی دلش گاییدنمو میخواد با همین حرفا بعد ده دقیقه جق زدنو ناله هام آب کیرش پاچیدو من هم الکی گفتم ارضاشدم و خدافظی کردیمو لای کوصمو پاک کردمو مشروب میخوردمو با تمام وجودم میخواستم که تو بغل پسرخالمورفیقش مالونده بشم . حدودا یه ساعتی بود ک اصغر رفته بود که دیدم صدای ماشین میاد از بالا نگاه کردم اصغرو رفیقشو دیدمو لم دادم رو تختمو چشامو بستم . واقعا نفهمیدم تو این یه دقیقه ای که اصغرو دوستش میان داخل من کی چشام رفت که یلحظه چشامو واکردم دیدم اصغر دستش لای کوصمه وو از رو شلوار میماله که ناله کردمو افتاد رومو لبامون قفل هم شدو وحشیانه لب میگرفتیم ازهمو با زبون گوشامو گردنمو میلیسیدو لای پامو با دست میمالید که یهویی گفت جنده کوص لاشی کیرم دهنت پاشو قراره سرویس دهی کنی به دوتا کیر که من با این حرفش یه اوف سکسی گفتم گفت جنده پاشو رفیقم اومده نمیخوای ازمهمونت پذیرایی کنی با حالت منگیوپره شهوتو مستی رفتم تو پذیرایی رفیقش تا منودید بلندشدو گفت چه تیکه ای جورکردی گفت آره زن رفیقمه به رفیقش نگفته بود من دخترخالشم رفیقش اومدو باهام دست دادو گفت عجب چیزیه پسر تا صبح روکاریم من خندیدمو نشست رو مبلو منم کشید تو بغلشو کونم صاف رفت رو کیرش تو بغلش دسمالی میشدو گفت پاشو یچیزی آوردم بخوریم که تا صبح روکار باشیمو خالی نشیم رفت سه بست شیره آورد تو چای حل کردو خودشو اصغر خوردن منم نصفشو خوردم وای نگم از حالم رو ابرا بودم سه تایی رفتیم تو اتاق رو تخت اصغر به رفیقش مجید گفت مجید یکم لاس بزن باهاش جلوم خودشم رو صندلی جلوتختیم نشستو شلوارشو بلیزشو دراوردو از رو شورت میمالید کیرشو مجید اومد کنارم رو تخت به پهلو بغلم کرد لبامون رفت تو دهن همدیگه اوممممم عجب لبایی داشتو چه خوب زبونمو تو دهنش میچرخوندمو اون میخورد واسم اصغرم نگامون میکردو فیلم میگرفتو از رو شورت میمالوند کیرشو … مجید پاشد جلو اصغر شلوارو تیشرتشو کندو اومد بالا سرم با شورت نشست رو صورتم انقدر روانی بودم که از روشورت زبون میزدم میخوردم از گوشه شورت خواستم یکی از نخماشو درارم بلیسم که پاشد گفت جنده پاره هنوز زوده واسه خایه لیسی فعلا باید خایه مالیمونو کنی تا کیرکلفت کنی واسه گاییدنت . دستمو گرفت بلندم کرد به اصغر گفت بیا این جنده رو لخت کنیم با اصغر لباسامو دراوردنو موندم با بیکینی که مجید گفت جنده کونت خیلی گنده س باید رقص کون
بری واسه اربابات منم واقعا مثل یه جنده ی مست و هات و نعشه مطیع حرفاش بودمو میگفتم امر کن شما منو برد تو پذیرایی برقارو روشن کرد یه موزیک عربی پلی کرد و بردنم اون قسمتی از حال که میز غذاخوری بود بهم گفت برو بالای میز ماهم پایینش رو صندلیاش میشینیم رفتم بالا مجید گفت رقص کون برو منم مثل کاباره های قدیمی براشون شیک میزدمو سینه هامو میمالیدمو با پشم بالای کوصم ور میرفتم اون دوتا هم که فقط سیگاری میکشیدنوشراب میزدن ک منم رو زانو نشستمو دهنمو وا کردم که هرکدوم با بطری های مشروب شون چند قلوپ ریختن دهنم اومممم الانم که یادم میاد واقعا کوصم داره باد میکنه و دلم میخواد دوباره برم زیرشون … . مشروبو میریختن دهنشونو دهن به دهن میریختن تو دهنمو لب میگرفتن ازم نوبتی ازم لب گرفتنو تو همون حالت که زانو زده بودم رو میز سینه هامو با آهنگ میلرزوندمو برگشتمو حالت داگی شیک میزدم که از کونم فیلم میگرفتنو با دست در کونم میزدنو هرکدومشون یه لوپ کونمو گرفته بودن میمالیدن که یهو گفتن یک دو سه که دیدم آخخخخ دو تا انگشت رفت تو کونم دوتاهم تو کوصم تندو وحشی کوصوکونم انگشت میشدو من رو ابرا بودمو ناله میکردمو میگفتم بازم بکن اوففف بکنید کوصوکون شوهردارمو آخخخ ازم خواستن برگردمو رو میز بشینمو پاهامو باز کنمو همونطور که رو صندلی نشستن با کوص برم تو صورتشون قشنگ کوصمو بردم جلو اصغر که گفت اول مجید به هم تعارف میکردن کوص تپلو پر آبمو رفتم جلو مجید که گفت عجب آبی انداخته جنده جون که منم رو کمر بلمد شدمو کوصمو نزدیک صورت مجید کردم مجید هم یه سیلی محکم به کوصم زد به لای کوصم زدو دید صدا میده بخاطره آب لاش خوشش اومدو دوباره چندتا چک سکسی به گوشه های کوصم رونامو لای کوصم زد با همون کوص پر آبم میلاسیدیم که دستمو گرفت اصغر گفت بیا بریم خالیمون کن داریم میترکیم باهم رفتیم رو تخت که دو نفری هولم دادن رو تختو اصغر با کیرخایه خوابید مدل 69 رومو مجید اومد لای کوصم دراز کشیید اوففففف اونایی که تجربه تریسام دارن میدونن کوص من اونلحظه زیر دوتا زبون چه حالتی داشته اومممممم اصغر چوچولمو لیس میزدو پشمای بالای کوصمو با دندوناش بازی میداد مجیدم سوراخمو زبون میزدوتف میریختن لای کوصمو از کوصم لب میگرفتنو میگفتن کوص تپلی منم که دهنم پراز کیرخایه بودو تند تند تو دهنم تلمبه میخورد جاشونو باهم عوض کردنو کیر مجید که کلفت تر بود داشت گلومو جر میداد بعد اینکه کوصمو خوب خوردن و از کوصلیسیشون حسابی سیرشدن اصغر گفت بخواب وسطمون جنده بخواب کوص جنده هرچقد این کوص پتیارتو میخوریم سیر نمیشی تو جنده سگ خراب اون نامزد کوصکشت چجوری تنهایی اب این کوص خرابتو میاره ازین به بعد میایم کمکش میکنیم واسه خالی کردن کوصت که مجید خندیدو گفت اوفففف جنده خانوم شوهر داره جووووون پس داریم کوص زن مردمو میخوریم اوفففف کوص تپلی شهوتو جندگی ازت میریزه وایی نمیدونید وقتی وسطشون بودمو هرکدوم از سینه هام دست یکدومشون بود چه حالی داشتمو با حرفاشون چه لذتی میبردم باهمدیگه سینه هامو میخوردنو جفتشون دستشون لای کوصم بودو میمالیدنش نفری یه انگشت کردن تو سوراخ کوصمو اصغر ازم لب میگرفتو مجید سینه وو شکممو میخوردو بعد صورتمو هول میداد با سیلی سمت مجید میگفت بگیرش مجید ازم لب میگرفتو اصغر سینه میخوردو کوصمو انگشت میکردنو یهو نفری دوتا انگشت کردنو 4 انگشتی محکم به کوصم ضربه میزدنو من جیغ میزدمو ناله میکردم که فهمیدن داره آب کوصم میاد که مجید گفت اصغر کوصش داره خالی میشه اصغر گفت من اب کوص جندشو میخام تشنه اب کوصم چندروزه آب عشقمو (دوس دختر 7 سالشو) نخوردم آب کوص هوس کردم مجید هم گفت آخ منم میخوام منم چندوقته زنم نداده بخورم دوباره اصغر رو کوصم 69 شدو مجیدم رفت لای پامو چوچولم دهن اصغرو لای کوصو سوراخم دهن مجید حدودا 3الی4 دقیقه ای مک زدنو لیسیدن تا یهو آبم اومدو اورگاسم کامل شدم چند دقیقه میلرزیدمو تو حالت قشنگی که لحظه ی ارضا داری من تو همون حالت بودم که پاهامو جمع کردمو سر مجیدو با پاهام فشار میدادم لای کوصمو ازینورم سر اصغرو بادستام فشار میدادم به چوچولمو کمرم حسابی خالی شدو کل آبمو خوردن وقتی آبم اومد یه ربع تو بغلشون لش کردمو ماساژم میدادنو من عاشقانه تو بغل پسرخالم بودمو بهش میگفتم عشقم مرسی خیلی بهم حال دادی مرسی که مجیدو آوردیو بهم تجربه قشنگ دادی که مجید هم اومد از پشت بغلم کردو گفت عجب کوص توپی داری خیلی توپوله حالا دوس داشتی؟ لبخند زدمو ءمحکم خودمو فشار دادم بهشو با دستم گردنشو گرفتموسرشو آوردم سمت صورتمو لبامو از لبای اصغر جداکردمو یه لب ازش گرفتمو گفتم اوممممم آره عشقم خیلی خوب بود اولین بارم بود که اینجوری آب دادم عالی بود قوربونتون بشم ساعت تقریبا 12 شب بود که گفتم بریم یچیزی بخوریمو دوباره شروع کنیم مجید گفت ماکه هنوز تموم نکردیم تو فقط اب کوصت اومد خندیدمو برگشتم سمت اون به پهلو خوابیدمو کیرشو که سفت سفت بود گرفتمو از عقبم کیر اصغرو گرفتم جفتشونو میمالیدمو صدای نالشون درومده بودو لب تو لب مجید بودمو اصغر از پشت گردنمو لیس میزد دوباره بدنم مور مور میشدو داشتم میومدم بالا بازم حس شهوت گرفه بودم که تو همین حین اصغر گفت بچه ها یکم مستیشو زیاد کنیم ماهم از خدا خواسته اوکی دادیم که اصغر رفت شیشه وودکایی که گرفته بودو برامون باز کرد گفتم منم تاحالا وودکا نخوردم گفت بخور ببین چیه یکم خوردم خوشم اومد ولی پیکامو سبک میزدم لامصب انقدر قوی بود که منم 7 تا پیک زدم فول فول لش لش تو تخت با حالت جنده گی لم داده بودمو چندتا بال مرغو همونطور با اشتها خوردمو خیلی کششششش دار با مستی تموم گفتم مجیدددددد بیا اینارو ببر اشغالشو مجید ازم گرفتو شیلنگ قلیونمو داد دستم گفت بیا جنده خانوم بیا چندتا کام بکش میخوام برم لای پات کوصتو ببرم تو ابرا پاهامو وا کرد کوصلیسی میکردو من دود قلیونو میریختم تو صورتش که نگام میکردو میگفت جووووون چه کوص مفتی گیرم اومده قوربون کوصت بشم اصغر نگامون میکردو کیرشو گرفت دستش اومد کنارم دراز کشید ولی طوری که کیرش روبروی صورتم بود به مجید گفت مجید به پهلوش کنیم تو لای پاش دراز بکش لباتو بچسبون به کوصش بخور که منم بتونم تو دهنش تلمبه بزنم به پهلوم کردنو مجید لای کوصمو میخوردو من با دستام سرشو عقب جلو میکردمو کیر اصغر دهنمو میگایید یجوری کوصلیسی میکرد برام که انگار نه انگار که نیم ساعت پیش کوصم خالی شده انگار تازه داشتن خالیم میکردن مجید جاشو با اصغر عوض کرد واقعا جفتشون تو حال دادن به یه زن سنگ تموم میذاشتنو برای اینکه بتونن به اون زن حال بدن هرکاری میکردن و فقط به فکر خودشون نبودن که کیرشونو ارضا کنن و برن من براشون تو اولویت بودم و احساس میکردم جفتشون عشق مننو دیوونشون شده بودمو برا اینکه بهشون لذت بدم هرکاری میکردم فقط میخواستم اوناهم مثل من حال کنن ده دیقه یه ربعی خوردن برام که گفتم میخوام گاییده شم کیر میخواد سواراخام که جفتشون یه جونی گفتنو اصغر گفت ولی من کوصلیسی سیر نشدم جنده خانوم گفتم آخه میاد آبم گفت اشکال نداره بیاد تو دهن خودم خالی کن آبتو همشو برات لیس میزنم گفت پاشو این مدلی که میگم بده بخورم خودش خوابید مجید هم دستشو خوند اونم کناره اص
غر دراز کشید اصغر گفت همونجوری که من روت 69 شدم کیرم دهنت بود گوصتو میخوردم تو هم همونجوری بشین تو دهنم ولی کیر جفتمونو بخور منم با کوصو کون گندم رفتم رو صورت اصغرو چن ثانیه خودم تو دهنش تلمبه زدمو کوصمو فشار میدادم تو دهنش دقیقا همونموقع که کوصم دهن پسرخالم بود نامزدم زنگ زد که ببینه تنهام یا رفتم خونه داداشم اولش نخواستم جواب بدم ولی اصغر گفت جون من بزن رو اسپیکر خیلی حال میده که صدای شوهرتو موقعی که کوص زن جندش دهنمونه میشنوم منم زدم رو اسپیکر نامزدم بعد سلام احوالپرسی پرسید سپیده کجایی منم کوصم تو لبای اصغر تو حالت مستیش بودو منگ منگ جواب میدادم گفتم خونه ام گفت تنهایی گفتم آررررره خواب بودم زنگ زدی که گفت جوووون کاش الان پیش بودم گفتم چیکار میکردی گفت چوچول داغتو میخوردم گفتم چجوری گفت کیرمو میدادم دهنت برعکس تو میخوابیدنو با سر میرفتم لای پاهات انقد میخوردمو تلمبه میزدم که جفتمون باهم ارضاشیم منم آه و ناله میکردم میگفت جوووون چته دلت میخواد گفتم آرررره یکم لاس زد تلفنی که گفت باید بره تو شرکتشون دور بزنه آخه سرپرست یه شرکتیه گفت کوص تپلی برم بیام باید چندتا عکس از کوصت بدی کیرم داره میترکه اصغر گفت بپرس کی میاد گفتم
کی میای کوصم میخااااااد گفت 40 دقیقه دیگه میزنگم جنده من گوشیو قطع کردو جفتشون هیجان داشتن بهم گفتن صبر میکنیم شوهرت بیاد موقعی که داری صوتی با هاش حال میکنی ماهم اونموقع میگایمتو آبمونو میاریم منم قبول کردم چون حسش دیوونم میکرد خلاصه ادامه دادیموکیر جفتشونو میخوردمو لیس میزدم تو همون حالت رفتم رو صورت مجیدو اونم برام لیس زد جفتشون کم طاقت شده بودنو کیراشون تو مرز ترکیدن بود خودمم دلم میخواست واسه بار دوم رو کیر ارضاشم همون مدلی برعکس شدمو با یه فشار کیر مجیدو تا خایه دادم تو کوصمو چنان ناله ای زد که فکر کنم کل همسایه ها شنیدن آخه اتاق خوابمون چسبیده به اتاق همسایه بغلی بودو کوچکترین صدایی ردو بدل میشد اونشبم تا صبح ما آه و ناله میکردینو همسایمون فکر کرده بود نامزدمه رو کیر مجید قفل بودمو کلفتیش دیوونم میکرد سینه هامو تو دهنش میدادمو اصغرم اومد از عقب سوار کونم شد اوفففف وسط دوتا کیر تلنبه میخوردمو ناله میکردم انقدر شدت گاییدنم زیاد بود که مستی از سرم پریده بودو با شهوت تمام سواراخامو در اختیار گذاشته بودمو حال میکردم هربار که میخواستن ارضا شن میکشیدن بیرون بعد یه مکث دوباره میگاییدن 40 دقیفه انگار 4 دقیقه طول کشید که دیدم نامزدم پی ام داد بیا تلگرام رفتم تلگرام دیدم فیلم کیرشو گرفته جوووون دلت کیر میخواد به پهلو بخواب مجید گفت داداش نوبت منه کوصش بذارما اصغر خندیدو گفت باشه بابا کوصش مال تو کونشم من پر میکنم ار مکالمه بینشون شهوتم صدچندان شده بود خوابیدم وسط تخت دونفره اتاق مامانم اینا اصغر از پشت بغلم کردو پای سمت چپمو داد بالا وو کیرشو رو کونم تنظیم کرد مجید هم از روبرو چسبید بهمو کیرشو گذاشت دم سوراخ کوصم که باهم گفتن بکنیم گفتم آرررررره میخواااااام که جفتشون تا ته دادن تو وو من دیگه دردی حس نمیکردم از بس کوصوکونم خیسو باز شده بودن چنان محکم تلمبه میزدن که جیغم درومد کوصم پره آب کیر بود که مجید گفت وایسا کوصوکونشو پاک کنیم بعد خشک بکنیم حالش بیشتره گفت دسمال کجاس منم ازبس منگ بودم گفتم همین میز کناره تختو باز کن هرچی دم دستت اومد بردار مجید دست انداخت اورد گفت جنده خانوم شورت توریه خوشگلی داری پشتشم یه بند نازک داشت از جلو تور داشت گفتم مال من نیس مال مامانمه که مجید خندیدو گفت جوووون خونوادگی ایننکاره این مامان ازین بندیا میپوشه اوفففف که شورت مامانمو برداشت کیرشو باهاش پاک کردو کوص منم تمیز کرد که خیس شده بود این دفعه رفت تو کشوی مامانمو باز کرد لباس چرم دو تیکه سکسی مامانمو برداشتو لیس میزد کیرشو میمالید به لباسای مامانم تو کشوی مامانم چندتا کاندوم خاردار و غیره دیدو خندید گفت ک مامانشم اینکاره س … مجید بهم گفت پاشو داگ استایل کن ممم داگی شدمو گفت بیا رفیق بیا بکنش خالی شیم اصغر گفت داداش پس تو چی گفت اینا دهنش هست که خلاصه پسرخالم کوصو کونمو میگاییدو رفیقش دهنمو تو همون حالتداگی مجید اومد زیرم خوابیدو کوصم رو کیرش حال میومدو کونمم با کیر اصغر پر میشد تند تند میکردنم که داشتم اورگاسم میشدم که مجید گفت اصغر بیا سه تایی همزمان ارضا شیم که با هماهنگی باهم هرسه باهم یه ارگاسم خفن شدیمو جفتشونم آبشونو ربختن تو کوصوکونمو همونجا ارضا شدن …
بعدارگ اسممون لخت لخت سه تایی من وسطشون بودم و میمالیدنم تو بغل همدیگه خوابمون برده بود که حدودای ساعت 4 صبح باهم رفتیم حموم ، رفتیم تو وان دوباره کلی مالیدیم همو و یه سکس دیگه رفتیمو خالی شدن.
این سکس انقدر به من لذت بخشید که من بعد اون با پسرخالم رابطم خیلی بهتر شده و مجید هر بار از شمال میاد باهم سه تایی میریم بیرون چندباریم بعد ازدواجم اومدن خونمون چون شوهرم مأموریتای خارج از کشوری میره و من تویه خونه بزرگ همیشه تنهام اونا هم میان و چند روز باهمیمو حال میکنیم ولی سکسم با پسرخالم دائمیه و جوری ارضام میکنه که هم من از سکس سیرمو هم پسر خالم و خیلیم حالمون خوبه قشنگیش به اینه که انقدری پسرخالم حرفه ایه که من فقط تشنه سکس با خودشم نه بقیه نه رلم نه شوهرم😋❤
دیدگاهتان را بنویسید