داستان سکسی فامیل | ملیسا و رامین
سلام اسم من ملیساس 18 سالمه قدم ۱۵۸ وزنم ۶۰ یه جورایی تو پرم ماجرایی که میگم برای چند ماه قبله ****یک روز با دوستام رفتم بیرون اونا با دوست پسراشون بودن منم تنها خلاصه نشستیم دور هم اینا اینقدر درگیر هم بودن که من حوصلم سر رفت گفتم من میرم میگردم کسی میخواد بیاد رامین گفت من میتونم بیام رامین دوست یکی از پسرا بود که اونم تنها نشسته بود گفتم اوکی بریم داشتیم باهم قدم میزدیم که خودش بحثو شروع کرد
-چرا تنها اومدی
+باید با کسی می اومدم ؟
-نه خوب همینطوری پرسیدم
+اوم
-با کسی هستی؟
+نه تو چی
-اگه بودم که با این مرغ عشقا نمی اومدم
منم خندیدم و یکم دیگه حرف زدیم شماره منو گرفت پسر خوبی بود تا دو سه هفته با هم حرف میزدیم بهم گفت میخواد باهام باشه منم قبول کردم چون منم ازش خوشم اومده بود چند ماه باهم بودیم همدیگه رو قشنگ شناختیم… ****
یک روز حوصلم خیلی سر رفته بود دنبال یک چیز جدید بودم زنگ زدم رامین باهم حرف زدیم دو ساعتی که گفت بپوش دارم میام دنبالت منم رفتم یه دوش گرفتم به خودم رسیدم لباسامو پوشیدم و آرایش کردم منتظرش بودم که زنگ زد گفت بیا دمه در رفتم
-بههه بهه میبینم خوشگل کردی
+من همیشه خوشگلم تو نمیبینی
-تو اون که شکی نیست عروسکم خوبی
+قربونت برم تو خوبی
-اره ، خب خونه ما کسی نیست بریم؟
+بریم چیکار کنیم؟
-بریم خوش بگذرونیم دیگه مگه نمیخوای چیزای جدید تجربه کنی
+اوکی بریم
حس کرده بودم یه خبراییه اما فکر نمیکردم به اونجاها برسه یه آهنگ شاد گذاشتو گازشو گرفت تا رسیدیم خونه کلیدارو داد دستم گفت ماشینو پارک کنم میام تو برو بالا منم رفتم داخل نشستم رو مبل با گوشی بازی کردم تا بیاد
-چرا اینجوری نشستی مانتوتو در بیار راحت باش
+اینجوری راحت ترم
-مگه میشه
اومد نزدیکم دستامو گرفت بلندم کرد مانتو و شالمو در آورد پرت کرد
+چیکار میکنی
-هیس
دستاشو گذاشت پشت کمرم هلم داد تو بغلش خواستم حرف بزنم که لباشو گذاشت رو لبام محکم مک میزد و فشارم میداد تو بغلش نفس کم اوردم دستامو گزاشتم رو سینش و هلش دادم دستمو گرفت و کشوندم دنبالش منم مثل یه جوجه راه افتاده بودم در اتاق رو باز کرد پرتم کرد رو تخت خواب
-رامین نه لطفا
+قول میدم بهت خوش بگذره
خواستم حرف بزنم که خوابید روم و شروع کرد به خوردن لبام یهو گازشون گرفت دست و پا میزدم از روم پاشه لبامو ول کرد رفت سراغ گوشم لاله گوشمو لیس زد گردنمو مک میزد مثل دیونه ها شده بود منم دیگه کم کم داشتم حشری میشدم و دست خودم نبود از روم پا شد
-پاشو
پا شدم دستامو برد بالا و تاپمو کند شلوارمو در اورد سوتین رو باز کرد انداخت اونور اتاق محکم کسمو مالید و تو چشام نگاه کرد و پوزخند زد شورتمو در اورد پرتش کرد دستشو گزاشت رو سینم و هلم داد رو تخت داشتم نگاش میکردم تیشرتشو در اورد کمربندشو باز کرد شلوارشو در اورد شورتشو خواست در بیاره که دستمو گذاشتم رو چشام با صدای بلندی خندید
-نگاش کن خجالت نکش همین قراره تو رو بگاد
خیلی حس بدی داشتم نمیخواستم اینجوری بشه نمیخواستم باهاش سکس کنم اما کار از کار گذشته گفت
-بشین
نشستم دست به کیر وایساده بود فهمیدم
+تو رو خدا نه نمیتونم اینو ازم نخواه
-میخوام و تو میکنی فهمیدی یا نه
+نه نمیتونم
-در قفله تا سه میشمارم نیومدی اینجا پشیمون میشی
-یک
-دو
+باشه نشمار اومدم
-افرین دختر خوب
وایسادم جلوش یه سیلی بهم زد تعجب کردم
+رامین به خودت بیا تو حق نداری دست روم بلند کنی
-صدات در بیاد پدرتو در میارم
بغض کرده بودم که گفت جلوش زانو بزنم زانو زدم تازه کیرشو دیدم یک کیر دراز و کلفت وحشت کرده بودم اینقد ترسیده بود فکر اینکه این بره تو اون سوراخ کوچولوم اشکمو در میاورد گرفتمش تو دستام میمالیدمش کلاهشو گذاشت تو دهنم زبونمو دورش میچرخوندم کیرش دهنمو پر کرده بود موهامو گرفت محکم تو دهنم تلمبه میزد که دندونم خورد به کیرش
-آییییییییی بی ناموس
+ببخشید ببخشید بخدا حواسم نبود توروخدا ببخشید
به صورتم چهار تا سیلی زد
-صداتو نمیخوام بشنوم جنده خودم ادبت میکنم
پرتم کرد رو تخت رفت از کمد وسایلشو آورد دستو پاهامو محکم به تخت بست با دهان بند دهنمو بست از اینکه هیچ دفاعی از خودم ندارم و تسلیمش شدم هم حشریم میکرد هم استرس داشتم اوم درد نشست رو شکمم سینه هامو گرفت تو دستش فشار میداد نوکشونو گاز میگرفت بهشون سیلی میزد داشت اشکم در میومد فقط با چشام نگاه میکردم که به سینه هام گیره زد دادم در اومد دستشو گذاشت رو کسم
-اووه چقدر خیس کردی خانومی
خیلی حشری شده بودم و از کاراش داشتم لذت میبردم ولی نمی خواستم نشون بدم با دستش سه تا سیلی به کسم زد که صدایه باحالی داد ویبراتور رو روشن کرد گذاشت رو کسم با دستش چوچولمو میمالید خیلی حس خوبی میداد اه و نالم در اومده بود نزدیک به ارضا شدن بودم که از لرزش پاهام فهمید و ورش داشت داشتم با چشمام التماسش میکردم بزاره ارضا شم اونم فهمید گفت نه هنوز زوده عروسک یه چشمک زد و رفت از کمد یه شلاق اورد زد رو کسم سوختم با همه زورش با شلاق میزد رو بدنم داشتم به تخت چنگ میزدم و گریه میکردم دهن بندمو باز کرد نشست روم کیرشو گذاشت تو دهنم تند تند تلمبه میزد دهنمو داشت میگایید اونقد فشارش داد که اوق زدم محکم تلمبه میزد تو دهنم و اه میکشید دیگه داشت تند ترش میکرد منم خفه میشدم و که ارضا شد دهن و بینیمو گرفت و گفت قورتش بده یکم بیوفته بیرون من میدونم دیگه داشتم میمردم فقط میخواستم نفس بکشم که قورتش دادم ولم کرد تازه داشت جون به تنم برمیگشت
خوابید روم همه وزنشو انداخت روم کیر سیخ شدشو حس میکردم رو کسم داشت گردنمو مک میزد با گیره نوک سینه هام بازی میکرد و بدنشو به بدنم میمالید منم زیرش داشتم لههه میشدم
+شروع کن
-چیو شروع کنم ( داشت گردنمو میخورد و حرف میزد )
+رامین دیگه تحمل نمیکنم
نشست خیره شد به چشام و گفت
-چی میخوای اسم بگو
+کیرررررتتتتتت کیرتو میخوام
-جوووون چشاشو ببین خماری کیرمو میکشی
ادای گریه در اوردم
+شروع کننن دیگه
نشست بین پاهام و با زبونش کسمو لیس میزد چوچولمو مک میزد با دستش میمالیدش تند تند لیسش میزد و مک میزد با دستشم میمالید داشتم دیوونه میشدم فقط میخواستم کیرشو توم حس کنم
+رامیین
-جون رامین
+بزار توش
-مطمئنی ملیسا
+اره
-بعدا پشیمون نشیا نگی مجبورت کردم
+نمیشم رامین بزارررر
کیرشو مالید به کسم سه چهار دقیقه داشت کیرشو میمالید به کسم منم چشامو بسته بودم و لذت میبردم یهو با سرعت کیرشو وارد کسم کرد اخخخخخخخخخخخخخخخ گریم در اومد چشام سیاهی رفت
+وحشییی من باکرممم باید اروم بزاریییی تروخدا تکون نده بزار همینطوری بمونه
-باشه خوشگلم هیسس اروم تموم شد
اشکامو پاک میکرد و کسمو میمالید اروم شم
+اروم اروم تلمبه بزن
شروع کرد به تلمبه زدن خیلییییی تنگ بودم و اون کیر کلفت الان داخل کس کوچولوی من بود محکم شروع کرد به تلمبه زد جیغ میکشیدم کسمووو جررر داد تا ته خودشو میکوبوند داخلم و با یه دستش اسپنک میزد و با یه دستش سینمو گرفته بود تو مشتش فشار میداد اهش در اومده بود و من گریم در اومده بود داشت حال میکرد و من زیرش داشتم از درد میمردم
+بسه دیگه تحمل نمیکنممم ( با جیغ و داد گفتم )
دستشو گذاشت رو دهنم و سرعتشو بیشتررر کرد داشتم گریه میکردم تند تند خودشوو میکوبوند بهم تا اینکه ارضا شد ابشو ریخت داخلم دستشو از دهنم ورداشت لبامو مک زد با دستش کسمو اونقد مالید تا ارضا شدم رفت ویبراتور رو اورد روشن کرد گزاشت رو کسم دیگه تحمل یه ارضای دیگه رو نداشتم با دهن بند دهنمو بست که صدام در نیاد و در اختیارش باشم انگشتشو میمالوند به سوراخ کونم هر چقد فشار داد انگشتش نرفت تو تنگگ تنگ بود با دستش اسپنک میزد وییراتور رو ورداشت انگشتشو مالوند به کسم دور سوراخ کسم میچرخوند انگشتشو کرد تو دهنش بعد گزاشت با یه فشار وارد کسم کرد با یه انگشت داشت منو میگایید بعد انگشت دومیشو وارد کرد تند تند تلمبه میزد سومی و چهارمی هم واردم کرد داشتم از زیر دهن بند جیغغغ میکشیدم محکم خودمو به تخت میکوبوندم اونم حال میکرد که من زیرش خوابیدم و دارم درد میکشم چهار تا انگشتشو محکم میکوبوند داخلم میخاست دستشو کامل بکنه تو کسم پنج تا انگشتشو واردم کرد چشام از حدقه زده بود بیرون و درد میکشیدم ولی نمیتونستم کاری کنم چون منو بسته بود به تخت محکم دستشو میکوبوند تو کسم تند تند تلمبه میزد بدنم داشت میلرزید فهمید میخام ارضا شم دستشو محکم تر کوبوند تا ارضا شدم ****
منو باز کرد و بغلم کرد بوسم کرد گفت ببخشید اگه اذیتت کردم گفته بودی سکس خشن دوست داری سه روز باهاش قهر بودم بعدش آشتی کردیم اگه خوشتون اومد بگین بقیه داستان هامو هم تعریف کنم.
دیدگاهتان را بنویسید