سکس گروهی

داستان سکس گروهی زنم

داستان سکس گروهی زنم

 

سلام. من ندا هستم، ۳۴ ساله و ۴ ساله با بهرام ازدواج کردم و یه پسر ۳ ساله داریم. بهرام یه گالری لوازم خانگی و فرش داره و من هم پزشک و متخصص اطفال هستم. می‌خوام داستان تریساممون با یه نفر دیگه رو تعریف کنم که درنهایت چیزی چز پشیمونی برامون نداشت.

بعد از این ۴ سال دوست داشتیم یه تنوعی به زندگی زناشوییمون بدیم. نه مشکلی توی سکسمون وجود داشت و نه سکسمون یک‌نواخت شده بود. ولی هم من هم بهرام همیشه این فانتزی رو داشتیم که یه نفر دیگه وارد سکسمون بشه و امتحانش کنیم، و البته همین یه‌بار باشه و دیگه فکرش رو هم نکنیم. بالاخره تصمیم گرفتیم اجراییش کنیم و قرار شد از توی همین شهوانی شروع کنیم به گشتن دنبال یه آدم مطمئن توی یه شهر دیگه. اولین‌نفری که پیدا کردیم بعد از یکی دوهفته صحبت و آشنایی فهمیدیم که اونم پزشکه (شایدم دروغ می‌گفت، ولی خب یه‌سری از عکس‌هایی که می‌فرستاد توی مطب بود و می‌شد احتمال داد داره راست می‌گه). با این حال ما تصمیم گرفتیم ازش بگذریم چون قصد داشتیم از شهری که بودیم مهاجرت کنیم بریم مرکز استان و می‌ترسیدیم فرداروزی اگه واقعا راست گفته باشه و پزشک باشه یه‌موقع با هم همکار بشیم، یه‌جایی همدیگه رو ببینیم یا همچین‌چیزی و گند کار در بیاد. بالاخره بعد از ۴-۵ ماه گشتن و چت کردن و سبک سنگین کردن یه‌نفر دیگه رو توی یکی از شهرای نزدیک خودمون پیدا کردیم (نه از شهوانی) و قرار شد اول بهرام ببینش و باهاش بره آزمایش‌های مربوط به بیماری‌های مختلفش رو انجام بده تا مطمئن بشیم مشکلی تهدیدمون نمی‌کنه. اسمش رامبد بود و می‌گفت مربی ورزشه و پسر خوبی به‌نظر می‌رسید. پوست سفید و کله‌ی تراشیده‌ای داشت. هم‌قد بهرام بود هیکلش هم از بهرام یکم درشت‌تر. شاید چیزی حدود ۱۰۰ کیلو وزنش بود.

بعد از اینکه بهرام و رامبد آزمایش‌هاشون رو دادن و از سلامت هم مطمئن شدن، قرار شد یه مهمونی کوچیک بدون هیچ اتفاقی بگیریم تا با هم آشنا شیم. ما بچه رو گذاشتیم خونه‌ی عمه‌ش و گفتیم داریم می‌ریم سفر کاری که واسه من پیش اومده. رفتیم یه سوییت فول‌فرنیش تمیز و کامل برای یک هفته تو شهر رامبد که مرکز استان بود اجاره کردیم و قرار شد اولین شبی که سوییت رو گرفتیم رامبد بیاد پیشمون و با هم آشنا بشیم. اونشب خیلی خوب بود و با اینکه چنددقیقه اول یخمون آب نشده بود ولی رامبد شروع کرد به تعریف از چهره‌ی من و کم‌کم با هم راحت شدیم.

همونطور که گفتم اونشب هیچ اتفاقی نیفتاد و رامبد هم رفت خونه‌شون تا دو روز بعدش دیگه قرار گذاشتیم که بریم سر اصل مطلب.
اون‌شب من یه نیم‌تنه‌ی بدون آستین کرمی رنگ پوشیدم و یه پیراهن تور خیلی نازک مشکی روش، با یه دامن سبز یشمی بلند که از کنار رونش چاک داشت تا پایین و حتی با قدم زدن هم کل پاهام مشخص می‌شد. رامبد رسید و یکم با خوراکی خودمون رو مشغول کردیم تا بالاخره بهرام گفت بشینم روی پاش. شروع کردیم همیدگه رو بوسیدن تا رامبد اومد نشست کنارمون و با دستش قمبل‌های باسنم رو لمس می‌کرد و بعد از چندثانیه از بهرام اجازه گرفت و از من خواست بشینم روی پاش. به سینه‌هام توی تاپ که خیره شد یادم افتاد باید کم‌کم لخت شم. می‌خواست دستش رو از دامنم رد کنه و ببره روی کونم، دامنم کمربند داشت و نتونست. بلند شدم ایستادم جلوی بهرام و رامبد و پیرهن توریم رو درآوردم و تاپم رو هم همینطور. کمربند دامنم رو باز کردم و از پام بیرون آوردمش و فقط با یه شورت نشستم روی رون رامبد. بدنم رو می‌مالید و نوک سینه‌هام رو لیس می‌زد و بین دندوناش می‌گرفت. دستش رو روی کونم می‌برد و سوراخ کونم رو لمس می‌کرد. ازم پرسید کونت آزاده؟ چون با بهرام به‌صورت مداوم آنال‌سکس داشتیم به رامبد گفتم آره. سریع پشیمون شدم و پیش خودم گفتم کاش قبلش سایز کیرش رو می‌دیدم و بعد اوکی می‌دادم. یه نگاه به بهرام کردم که هنوز لباسش تنش بود و بابت اوکی دادن من به رامبد واسه کون دادن یکم انگار ناراحت شده بود. جوابم به رامبد رو تصحیح کردم و گفتم البته قبلش باید کیرت رو نشونم بدی تا ببینم می‌تونم تحملش کنم یا نه. بهرام پیشنهاد داد بریم روی تخت تا راحت‌تر باشیم. بلند شدم و اول از همه رفتم تو اتاق تا کاندوم آماده کنم ولی خب رامبد آزمایش داده بود و مطمئن بودیم، تصمیم گرفتم لذت سکس رو کم نکنم و بدون کاندوم انجامش بدیم هرچند ته دلم یکم ریسکی بود. کنار تخت ایستاده بودم و داشتم لخت شدن بهرام و رامبد رو نگاه می‌کردم که دارن واسه سکس با من آماده می‌شن. حقیقتش خیلی تحریک شده بودم از این فکر که دوتا مرد قراره منو در اختیار خودشون بگیرن و ازم استفاده کنن. بهرام زودتر لخت شد و اومد سراغم. انگار یکم به غیرتش برخورده بود که من سریع رفتم نشستم رو پای رامبد. رامبد ولی هنوز شلوارش پاش بود و داشت با دکمه‌ش ور می‌رفت. نمی‌دونم شاید هنوز خجالت می‌کشید! رفتم سمتش و دستش رو کنار زدم و دکمه‌ی شلوارش به‌همراه زیپ رو باز کردم و شلوار و شورتش رو همزمان کشیدم پایین. کیرش تقریبا هم‌اندازه کیر بهرام بود فقط یکم‌ تیره‌تر، که با توجه به رنگ پوست خودش یکم تعجب کردم از تیرگی کیرش. داشتیم به‌ لحظه‌ی موعود نزدیک می‌شدیم و من دوزانو جلوی رامبد بودم و شروع کردم به لیس زدن کیرش. بعد از چندثانیه دیگه صدای بهرام دراومد و گفت: عروس خانوم اگه دلت می‌خواد یه توجهی هم به ما بکن. نگاهش کردم دیدم لبخند گوشه‌ی لبشه ولی خب مشخص بود تیکه انداخته بهم 🙂 . یه چشم گفتم و رفتم سمت بهرام که به تاج تخت تکیه داده بود و مدل داگی جلوی پاش نشستم و کیرش رو ساک می‌زدم. موهام یکم مزاحم می‌شد. خواستم از رامبد بخوام واسم موهام رو نگه داره. سرم رو برگردوندم دیدم داره شلوارش رو کامل از پاش درمیاره و میاد پشت سرم. سرشو بین پاهام برد و یه لیس به کصم زد که آهم رفت هوا. تازه سکس داشت به جاهای خوبش می‌رسید. من کیر بهرام رو می‌خوردم و رامبد از پشت کصم رو می‌لیسید. از خواستم ببینم می‌تونه کونم رو هم بلیسه، نمی‌خواستم مجبورش کنم که اذیت بشه ولی با کمال میل قبول کرد و زبونش رو به‌صورت لوله می‌کرد توی سوراخ کونم. فتیش اصلی من همین لیسیدن سوراخ کونمه و حسابی از این کار رامبد لذت می‌بردم. ۳-۴ دقیقه که گذشت. رامبد می‌خواست سکس کنیم و منم بهش اوکی دادم تا شروع کنه. یه تف با دستم گرفتم و روی چاک کصم کشیدم تا خیس‌تر بشه و رامبد هم کیرش رو مماس کصم کرد و یواش یواش داد تو. مجبور بودم ساک زدن رو متوقف کنم چون باید نفس می‌گرفتم بابت ورود کیر جدید به کصم که بهش عادت نداشتم. گذاشتم خوب کیرش تو کصم جا بگیره و ازش خواستم تلمبه بزنه. دوباره کیر بهرام رو گرفتم و ساک می‌زدم. یکم که ادامه دادیم پیشنهاد دادم بهرام بخوابه و من برم رو کیرش. رامبد با درخواست من کیرش رو درآورد و اومد کنار بهرام. من رو کیر بهرام نشستم و زانوهام رو گذاشتم کنار بدنش و روی کیرش بالا و پایین می‌شدم و از اونطرف کیر رامبد رو گرفته بودم و سعی می‌کردم وسط تکون‌تکونا به‌خاطر بالا پایین شدم خودم و تلمبه‌های بهرام بتونم کیرش رو بمالم. بعد از چند ثانیه خسته شدم و خودم رو ول کردم رو سینه‌ی بهرام و بهرام هم همینجوری داشت من رو می‌کرد که دیدم رامبد اومده پشت سرم و می‌خواد کیرش رو توی کونم بکنه. حقیقتش خیلی دوست داشتم این اتفاق بیفته و دونفری من رو بکنن ولی زبونم قفل شده بود و این درخواست رو نمی‌کردم. به چشم‌غره‌ی بهرام وقتی اوکی آنال رو به رامبد دادم فکر می‌کردم و وقتی الان که رو کیرش بودم بهش نگاه می‌کردم و می‌دیدم خیلی داره حال می‌کنه نمی‌خواستم حالش رو خراب کنم و به این فکر فرو ببرمش که زنش جلوی خودش داره از یه غریبه می‌خواد از کون باهاش سکس کنه. خلاصه خوشحال از اینکه رامبد خودش دست به کار شده و اومده پشت سرم داشتم لذت می‌بردم که خیسی آب‌دهنش روی کیرش رو روی سوراخ کونم حس کردم. مجبور شدم یکم حرکتم رو روی کیر شوهرم متوقف کنم تا رامبد بتونه راحت‌تر فرو کنه. وقتی تقریبا کیرش وارد کونم شد سعی کردم همزمان با هردو کیر توی سوراخام بازی کنم ولی مسلط نبودم و دائم یکیشون درمی‌اومد. ۲-۳ دقیقه که گذشت لم کار دستم اومده بود و تقریبا با سرعت و ریتم بهتری داشتم به هردوشون همزمان می‌دادم. هرچی می‌گذشت لذت و البته سختی کارم بیشتر می‌شد و نمی‌تونستم هماهنگی رو واسه مدت زیادی حفظ کنم. کم‌کم سرعتم روی کیر بهرام که تو کصم بود کم شد و کار اصلی رو رامبد با کیرش توی کونم داشت انجام می‌داد و محکم تلمبه می‌زد. یه‌مقدار پوزیشنم سخت شده بود چون هم من رو سینه‌ی بهرام بودم و هم رامبد کامل خودش رو رها کرده بود روی من. ازشون خواستم جام رو عوض کنم. با کونم روی کیر بهرام تو پوزیشن Reverse Cowgirl نشستم و از رامبد خواستم کیرش رو با دستمال مرطوبی که روی میز نشونش دادم پاک کنه. همین کار رو کرد و اومد تا کیرش رو وارد کصم کنه. چندثانیه اینجوری بودیم تا دیگه واقعا داشت به لگنم فشار می‌اومد و از طرفی هم کیر بهرام مورب توی کونم بود و اونم داشت به مقعدم فشار میوورد و تحمل دردش واقعا سخت بود. از رامبد خواستم متوقف بشه ولی گوش نمی‌داد. به بهرام گفتم بهرام داره دردم می‌گیره. بهرام کیرش رو از کونم خارج کرد ولی رامبد همچنان داشت تلمبه می‌زد و منم هنوز درد رو حس می‌کنم چون واقعا پاهام رو تا بیشترین حد ممکن باز کرده بود. بهرام می‌خواست رامبد رو به‌زور کنار بزنه ولی جلوش رو گرفتم. اصلا دلم نمی‌خواست مشکلی پیش بیاد که بعدا نتونیم حلش کنیم. از طرفی داشت این حس بهم القا می‌شد که رامبد داره بهم تجاوز می‌کنه ولی خب خودمون خواسته بودیم و بهش هم فکر کرده بودیم که یکم کنترل اوضاع از دستمون خارج بشه که همین هم شد. حالا رامبد که بهرام رو دیده بود که می‌خواد باهاش درگیر بشه یه نگاه بدون به بهرام انداخت و منم از توقف تلمبه‌هاش استفاده کردم و رامبد رو با آرامش و خواهش از روی خود بلند کردم. داشتم دنبال یه پوزیشن می‌گشتم که بتونیم سه‌تایی ادامه بدیم که رامبد مهلت نداد و من رو انداخت رو تخت و پاهام رو بالا نگه داشت و خودش اومد روم و کیرش رو با یه تف توی کونم گذاشت. یه نگاه به بهرام کردم اونم ابروهاش رو بالا انداخت و گفت ادامه بده. رامبد به تلمبه‌هاش ادامه می‌داد و منم داشتم از مود درد و خستگی بیرون می‌اومدم و لذت می‌بردم و بالای کصم رو می‌مالیدم. چنددقیقه‌ای تو همین پوزیشن که من رو کرد بلند شد و منم لبه‌ی تخت داگی وایسادم. بهرام اومد پشت سرم و یکم هم اون کونم رو کرد تا رامبد اومد سراغم و دستم رو گرفت و بردم کنار دیواری که در ورودی اتاق بود و فشارم داد به دیوار و از پشت کرد تو کونم و تلمبه می‌زد. خیلی دیگه داشتم لذت می‌بردم ولی واسه ارضا شدنم فقط آنال و مالیدن کصم کافی نبود و باید با کیر ارضا می‌شدم. از رامبد خواستم یکم هم از جلو من رو بکنه که کیرش رو درآورد و تا خواست بذاره تو کصم خودمو جدا کردم و بهش گفتم اول کیرت رو با دستمال پاک کن که یکم انگار عصبی شد و دوباره من رو چسبوند به دیوار و از کون ادامه داد. ارضا نشدنم عصبیم می‌کرد و سر پا بودنم و تلمبه‌های سفت رامبد و برخورد رون‌هاش به باسنم و کشکک زانوهاش به پشت زانوهام داشت خیلی اذیتم می‌کرد که دیگه واقعا ناله‌م از درد دروامد و گفتم رامبد لطفا…! بهرام اومد مداخله کنه ولی رامبد جلوش رو گرفت و با گفتن جمله‌ی دارم میام هم خیال من رو راحت کرد هم بهرام. آبش اومد و تو کونم خالی کرد و بعدش من داشتم می‌افتادم که بهرام بغلم کرد و بردم تو حمام تا آب رامبد رو از کونم خالی کنم و برگشت و رامبد رو هم راهی کرد و کلی بهش توپیده بود که فانتزیمون اونجوری که می‌خواستیم پیش نرفته و رامبد تقریبا داشت همه‌ی لذتش رو ازمون می‌گرفت.
در نهایت این تریسام به پشیمونی واسه‌مون ختم شد (البته بیشتر از طرف بهرام 🙂 حقیقتش من وسطاش خیلی لذت بردم)، ولی دیگه قرار نیست همچین تجربه‌ای تکرار بشه.

نکته‌های آموزنده 🙂
من به این نتیجه رسیدم که تریسام و مدیریت کردن همزمان دوتا مرد اونم وسط سکس وقتی با یه زن طرفن خیلی سخته و اگه نگیم غیرممکنه ولی چالش‌های خیلی زیادی داره، چه توانایی جسمی چه روحی، حواستون باشه حتما خودتون رو تقویت کنید که مثل من بدنتون یهو زیر دوتا مرد خالی نکنه. اگه می‌خوایید همچین فانتزی‌ای رو انجام بدید قبلش حتما حتما حتما از پارتنرتون بخوایید همزمان که دارید سکس می‌کنید با دیلدو اون‌یکی سوراختون رو هم مشغول کنه تا ببینید می‌تونید دوتا رو هندل کنید یا نه.
بوس به همه‌تون

alvand

Recent Posts

داستان سکس گروهی در حد لالیگا

داستان سکس گروهی در حد لالیگا   اون روز صبح وقتی از خواب بیدار شدیم…

3 هفته ago

داستان بردگی برای زن داییم و خواهرش

داستان بردگی برای زن داییم و خواهرش   سلام وقتتون بخیر این داستان من صددرصد…

3 هفته ago

داستان سکس با شیمیل کرج

داستان سکس با شیمیل کرج   سلام دوستان من سینا هستم و اولین بارمه داستان…

3 هفته ago

داستان بردگی یا جندگی؟

داستان بردگی یا جندگی؟   چند ترمی بود که میخواستم برم از دانشگاه گواهی اشتغال…

3 هفته ago

داستان سکسی تجاوز به من جلوی شوهرم

داستان سکسی تجاوز به من جلوی شوهرم   سلام. من ندا هستم ۵۱ ساله. این…

3 هفته ago

داستان کون دادنم به مرد همسایه

داستان کون دادنم به مرد همسایه   سلام این داستان برمیگرده به چند سال قبل…

3 هفته ago