سلام محمودم قبلاً راجب کون دادنم به لوله آفتابه نوشتم یه سری چیزا که توی این داستان فراموش کرده بودم رو الان بهتون میگم بعد از اینکه توی خونه مادربزرگم لوله آفتابه میکردم توی کونم بعد کشید ب خیار و شیشه سوسیس خلاصه هرچی که شکل کیر بود ی خواهر دارم ک اونم از بچگی خودارضایی میکرد که من میدیدم حالت خود ارضاییش جوری بود ک من کنجکاو شدم ببینم چکار میکنه، من متولد ۶۷ هستم خواهرم متولد ۷۰ ، این حرف مال سال ۷۶ هست که براتون مینویسم ک خواهرم ۶ ساله بود و من ۹ سال داشتم خلاصه ی روز دو زانو نشسته بود جوری ک یکی از پاهاش دقیقا قسمت پاشنه پا افتاده بود وسط کوسش دوتا دستشو جلوی زوانهاش ب زمین میزد و با چرخش زانوهایش پاشنه پاش رو روی کوسش بازی میداد تا ارضا میشد خب توی داستان قبلی گفتم من هم عادت کرده بودم کیرم رو به زمین میمالیدم وقتی دیدم من هم همان لحظه ک خواهرم داشت این کارو انجام میداد منم کیر ب زمین خوابیدم و شروع کردم حال کردن ازش پرسیدم حست چیه ک این کار میکنی گفت مثل اینکه پسری با دختری اون کار میکنه خلاصه سرتون رو بدرد نیارم گذشت تا سال ۸۱ بعد از فوت مادر بزرگم ( گفتم در داستان قبلی گفتم در زمان مادر بزرگم لوله آفتابه کردم توی کونم ) ی روز توی خونه من داشتم قدم میزدم دیدم خواهرم توی اتاق داره درس میخونه ولی داشت همون کار رو انجام میده جوری ک پشتش ب درب اتاق بود آهسته رفتم جلو داشتم از جلوی در نگاه میکردم که متوجه شد ترسید از اون حالت سریع خارج شد من هم رفتم جلو گفتم نترس حال کن منم جلوش کیر ب زمین خوابیدم کیرمو میمالیدم ب زمین اونم شروع کرد ب حال کردن در حین حال دستمو میبردم وسط روناش تا بیشتر حال کنم خیلی حال داد وقتی چرخش زانوهایش رو لمس میکردم، اینو بگم بابام همون سال ویدیو خریده بود داداش بزرگم که خدمت سربازی بود یه نوار ویدئویی گرفته آورده بود برای بابام،،، بابا هم گذاشته بود روی دستگاه اون روز من نبودم ولی خواهرم با داداشام بودن بابام ک خبر نداشته بود چیه تا یه کم از فیلم گذشته بود دیده بود فیلم سوپره ک ب خواهرم گفته بود بلند شو برو توی اتاق، خلاصه خواهرم کنجکاو شده بود ک ببینه این فیلم چیه خب همون لحظه ک داشتیم حال میکردیم ودستم وسط روناش بود بهم گفت میتونی فیلم بابا رو بزاری من ببینم من هم قبول کردم شب شد وقتی همه خانواده خواب بودن منو خواهرم بیدار بودیم که خواهرم درس میخوند و حال میکرد من کنارش بودم یه لحظه گفتم بلند شو روی زانوهاش وایساد منم دست بردم سمت کونش شلوارشو کشیدم پایین کونشو دیدم منتظر بودم بره دستشویی همونجا ترتیبش بدم وقتی رفت توی دستشویی منم رفتم درو که فشار دادم برم داخل پشت درو گرفت از پشت قفلش
کرد منتظر بودم تا بیاد بیرون وقتی اومد گرفتمش شلوارشو کشیدم پایین اونم نمیذاشت مقاومت میکرد با این حال ی دستمو بردم سمت کوسش ی دست هم رفت سمت کونش دستم که سمت کونش بود فشار دادم دوتا انگشتم یکی تا نصف رفت توی کوسش یکی هم رفت توی کونش ترسیدم کسی بیاد ولش کردم رفتیم خوابیدیم من هم از اون روز دنبال این بودم که بابام فیلم رو کجا میزاره تا جاشو پیدا کردم یه روز که خونه خالی بود فیلم رو برداشتم خواهرم توی حیاط بود صداش زدم بیا فیلم بابارو نگاه کنیم اونم با عجله اومد فیلم رو با نوار گردون آوردم جلو گذاشتم روی دستگاه خب اول فیلم که سکس نبود خواهرم گفت بزن بره جلو بعد بکن بکن فیلم شروع شد خواهرم از من فاصله گرفت و ب ههمون حالت نشست شروع بحال کردن کرد منم کیرمو میمالیدم به زمین تا اینکه فیلم از کون کردن نشان میداد خواهرم میگف بزن بره جلو از اون ور چی کنن منظورش از کوس بکنه خاک بر سر من که همون لحظه خواهرمو نکردم فیلم طولانی بود من هی میرفتم از پنجره نگاه میکردم که کسی از خونواده یه وقت نیاد نیم ساعت نگاه کردیم خواهرم هم توی این نیم ساعت نگاه میکرد کوسشو به همون شکل میمالید فیلم رو برداشتم این فیلم رو زیاد با خواهرم دیدم از اون روز دیگه هروقت خواب بود کوس کونشو دست میزدم شلوارشو بر می داشتم بو میکردم یه بوی خاصی میداد ک هنوز هم دنبال اون بو هستم خلاصه تمام شلوارشو همون جای که کوسش قرار میگرفت پاره میکردم که وقتی خوابه کوسش رو ببینم از این راه خیلی کوس و کونشو دیدم گذشت تا سی دی اومد خب سی دی سوپر میگرفتم باهاش نگاه میکردم اون ارضا میشد ولی من نمیزاشتم آبم بیاد یه روز موقع فیلم دیدن بهش گفتم آبت نمیاد گفت نه گفتم ولی آب من میاد دوطرف کیرمو گرفتم فشارش دادم آب شهوتم اومد بیرون آبمو نشونش دادم ولی دوطرف کیرمو گرفتم گفت اون چیه گفتم کیرمه گفت کو ببینم وقتی نشونش دادم ترسید فرار کرد چون کیرم واقعا بزرگ بود خلاصه گذشت منم از اون موقعیت استفاده نکردم. از سال81 تا83 فیلم دیدیم دیگه روش نمیشد با من فیلم ببینه ولی من هنوز دست به کونش میزدم هیچی نمی گفت ولی تکون میخورد که من دست نزنم بعداز اون روزا وقتی که توی اتاق یا جای خلوت درس میخوند مخفیانه دید میزدم میدیدم با همون روش کوسشو میماله تا گوشی وارد بازار شد سال 88 بود ک من گوشی نوکیا گرفتم یه صبح تابستان که خواب بود با دامن بدون شلوار شورت خوابیده بود که موفق شدم یه عکس خوشگل از کوس خوشکلش بگیرم تا چند سال این عکس رو داشتم نگاه میکردم الان سال 1403 هست اون 5سال ازدواج کرده یه بچه داره من هم ازدواج کردم یه بچه دارم همو چند وقت یکبار میبینیم ولی وقتی من تنها میشم هنوز کیرمو به زمین میمالم و به اون روزا وصحنه های سکسی و اون موقعیت های خوبی که از دست دادم فکر میکنم ،،، افسوس که عقلم منو یاری نکرد که لحظه دیدن فیلم بکنمش،،، افسوس، داستانم طولانی شد ولی واقعیت داشت ، نظر شما چیه؟؟
داستان سکس گروهی در حد لالیگا اون روز صبح وقتی از خواب بیدار شدیم…
داستان بردگی برای زن داییم و خواهرش سلام وقتتون بخیر این داستان من صددرصد…
داستان سکس با شیمیل کرج سلام دوستان من سینا هستم و اولین بارمه داستان…
داستان بردگی یا جندگی؟ چند ترمی بود که میخواستم برم از دانشگاه گواهی اشتغال…
داستان سکسی تجاوز به من جلوی شوهرم سلام. من ندا هستم ۵۱ ساله. این…
داستان کون دادنم به مرد همسایه سلام این داستان برمیگرده به چند سال قبل…