سکس با زن شوهر دار
سلام من حسامم این داستان واسه ۵ سال پیشه زمانی که من قلعه حسن خان خونه مجردی داشتم
یه شب با دوست دخترم قرار داشتم بچه شهرستان بود تهران پرستار سالمندان بود تو راه دعوامون شد برگشت
گفت تو فقط موقع هایی که من مرخصی میرم یا میام زیاد محل میدی بعد تا یکی دوماه نیستی تا دوباره مرخصی بگیرم بیام پیشت واسه همین تو قلعه شب تنها موندم هرکی هم از دوست تا کوس پولی جور نشد بیام منم هم ترامادول خورده بودم هم ویزارسین حالم خراب خوابمم نمی برد.منم خونه همکف از ۴ طبقه اجاره کرده بودم تک واحدی بدون خواب ۲۵ متری ولی طبقات بالا بخاطر تراس و اینا ۴۰ منر میشد تلویزیون نداشتم با گوشی فیلم میدیدم یهو دیدم انگار یکی زد اروم به در بعد در ساختمون باز شد گفتم شاید همسایه دستش خورده بعد دیدم زد پنجره سمت کوچه پاشدم از چشم دیدم کسی نیس پشت در وایسادم دیدم صدای پا میاد از سمت کوچه در ساختمون رو بست دیدم زن همسایس دوباره زد به در درو باز کردم سریع ترسید سطل آشغال دستش بود گفت اروم گفت تنهایی گفتم بله گفت واسه پول شارژ و اب که مشترکه حساب کتاب بیام ۸ ماهه نتونستیم شمارو ببینیم دونگتون رو بگیریم اکثرا نیستی منم گفتم تهرانم زمان که ایران مال ماموریت میام شبا دوره میام اینجا اینم بگم من برقکار پروژه های انصاری بودم اون زمان. اروم با خنده گفت دوست دخترت که قایم نکردی منم شک نکنه بعضی وقتا دختر میارم گفتم نه خانم از جلو در اومدم کنار گفتم ببین خانم این حرفا چیه یهو اومد داخل درو بست آشپزخانه و حموم و سرویس مشترک بود نگاه کرد امد گفت دهنت قرصه و اهلشی گفتم چی گفت شمارتو بگو تک زدم درو باز کن برم بچه رو بخوابونم بیام منم دادم رفت. استرس و هیجان هزار نوع فکر و خیال اورد سرم ترسم داشتم نکنه دختر اوردم دیدن میخوان داستان درس کنن بندازنم بیرون یهو چرتم گرفته بود بخاطر قرص ۵۰ دقیقه بعدش تک زد از خواب پریدم رفتم پشت در دیدم چراغ راه پله روشن شد رفت کوچه ولی برگشت اروم زد در باز کردم اومد تو گفت بچه بزرگم گفتم میرم خونه همسایه بعد گفت عروسی داداشم طلا از همسایه قرض کردم گم کردم ابروم تو خطره ۵ تومن کم دارم میدی بهم منم ساپورت جنسیت میکنم فقط قول بده کسی نفهمه هروقت تونستی میام منم حشر گفتم الان ندارم پس فردا شنبه صبح میدم نقد بهت منم تخت فلزی بود جیر جیر میکرد قبلا باز کرده بودم تشک رو زمین بود رفت رو تشک گفت زود باش بیا تا منم بهت نشون بدم چیکار میکنم برات اگه ابرومو بخری بدن سفت و سفیدی داشت ولی سینه راستیش بزرگتر بود ۷۵ اون یکی ۷۰ انگار جاتون خالی چه حالی میداد منم قرص خورده بودم کلی از کوس کردمش یه بارم ارضاع شد که انگار پشیمون شده بود ولی قربون صدقش رفتم و خوردمش دوباره حشری شد ولی کون نداد گفت پول بدی همه جوره جبران میکنم فقط زود بیار برم بچه ها سر بزنم باز میام من داگی خوابوندم تند تند زدم اومد رفت ولی نیومد اس دادم گفت نمیشه یهو صبح تک زد بیدار شدم دیدم اس داده دارم میام ولی با مانتو اومد گفت زود بهونه نون خریدن اومده منم یه حال اساسی کردیم باز گفت بعد ظهر بهونه کمک همسایه بچه ها رو گول میزنم میام چند ساعت میام فقط الان زود بیار منم تند تند زدم اومد کونش سفت بود رفت منم ظهر باز یه قرص انداختم گفتم قرصه قبلی اثرش نرفته باشه بعدظهر اومد چه لباس زیرایی پوشیده بود هی میگفت تو فردا پول بده ببین چه حال هایی بدم بهت تا ابد منم همه مدل روش کار کردم ولی گفت کون ندادم تا حالا انگشت کردم ولی نزاشت توش کنم گفت دفعه بعد امشب مهمون دارم میترسم اذیت شم ولی گفت با انگشت باز کن فردا اومدم پول دادی میدم از پشت منم کیرم تو کوسش بود و انگشتم تو کونش انگار خودشم دوس داشت چون میلرزید ارضاع شدنی انگشتم توش بود بعد سکس یه ساعتی خوابیدیم بغل همبلند نمیشد حموم نیومد اون گفت دختر بزرگم شک میکنه برو دوش بگیر بیا واست راستش کنم رفتم دوش گرفتم اومدمچنان همه جامو میخورد و لیس میزد باز راستش کرد ولی این بار هرچی کردم نیومد دیگه معلوموبود اونم اذیته واسم جق زد رفتم شستم اومدم ساک زد ولی نیومد گفتم ولش کن دیگه گفت منم برم شب مهمون دارم تو هم استراحت کن شب مامانم خونمونه نمیتونم بیام صبح مامانم پیش دختر کوچیکمه بزرگه هم مدرسه اس میام تاظهر تو هم صبح زود پول رو بگیر بعد اس بده بیام منم رفتم دوش گرفتم رفتم بیرون معجون و موز و کلی وسایل خوردمو گرفتم که فردا صبح کم نیارم شبم اس دادم مهندس فردا کار واجب دارم نمیام خلاصه صبح رفتم پول رو گرفتم اس دادم اومد چنان خوشحال بود پرید بغلم گفت عزیزم کونم میزاری یهو کیرم سیخ شد رفت شست اومد با پماد لوبریکانت چرب کردم یه انگشت دو انگشت باز کردمش اروم گذاشتم توش سرش رفت تو جیغ زد گریه کرد خوابید بالس گذاشتم زیرش اروم باز کردم توش گفت دیگه در نیار سرش اذیتم اروم تلمبه زدم تا عادی شد گفت فقط کردی پشتم جلو دیگه حق نداری بکنی منم چه کونی کردم کونش سفت بود خیلی ابمم ریختم توش رفت دوش گرفت فقط سرشو نشست موهاش خیس نشه منم حموم کردم یه مقدار سومر دیدیم و میوه خوردیم باز کوس کردمش اخرم کردم تو کونش ریختم توش تا چند ماه باهم بودیم منم خونه رو تمدید کردم باز ۱ تومنم عید عیدی دادم بهش کاش نمیدادم چونتا اون موقع ۵ ماه یه قرونم بهش ندادم و اونم نخواست تازه یکی دو بارم گفتم بریم خرید گفت منو میشناسن و خودشم گفت حق نداری چیزی بخری چون ابرومو خریدی هنوز بهت بدهکارم اخرای اسفند بهش بزور ۱ تومن پول نو نقد دادم تا ۲۰ روزم مسافرت بودم ۱۷ فروردین اومدم تهران اومد پیشم ولی یه جوری بود هرچی گفتم چیزی نگفت رفت و اس داد حسام از این به بعد میشه هر بار میام بهم ۱۰۰ بدی گفتم چی گفت مهریه ام منم گفتموحس بدیه ادم یاد پولی میوفته بریم صیغه کنیم ماهیانه کمکت کنم اون قبول نکرد منم زوم شدم روش فهمیدم اون مرده معتاده که به من میگفت همسایه ط ۴ هست شوهرشه و ط۴ دو ساله خالیه منم گیر دادم یا صیغه محضری یا کات اخرش گفت من شوهر دارم و معتاده منم حشری و بکن میخوام عیدم تو ۲۰ روز نبودی اینقد کردیم قبلش نمیتونم چند روز بدون سکس بمونم و با زن همسایه رفته بود خونه تیمی. تازه فهمیدم چرا پول میخواست از من برنامه ۱۰۰ منم حال خراب ترسیدم داستان بشه خونه رو خالی کردم ولی تو این ۶ ماه حدودابه جز هفته ای که پریود بود یه شب در میون و اخر هفته و تعطیلات باهم بودیم ۸۰ بار بیشتر کردمش کاش فقط شوهر نداشت احساس گناه دارم هنوزم
دیدگاهتان را بنویسید