دسته: دسته‌بندی نشده

  • داستان سکسی خیانت شیما

    داستان سکسی خیانت شیما

        میخوام اتفاقی که همین هفته قبل برام افتاد براتون تعریف کنم.اسم من شیماس۲۷ سالمه. قدم ۱۷۰ و وزنم ۶۲ کیلو.خیلی سفیدم.همه دوستام از بچگی بهم میگفتن سفید برفی. من درس نخوندم و ترجیح دادم وقتمو توی خونه و آرایشگاه مامانم بگذرونم.۲۴ سالم بود که با علی ازدواج کردم. ازدواج ما سنتی بود.علی هم…

  • داستان سکسی زن داداش جنده

    داستان سکسی زن داداش جنده

    داستان سکسی زن داداش جنده   سلام خدمت همه ایران گیف ها اسم من علی هست متولد۷۰ساکن فردیس و مجرد ام داداشم مهدی ۴۰سالشه و زنش آرزو متولد سال ۶۷ هست الان ۵ساله عروسی کردن و باهم رابطه خوبی داشتیم همیشه، داداش من بازرس مالی و حسابدار کارخانه صنعتی هست تو ماه همیشه ۱ هفته…

  • داستان سکسی من و خانوم معلم از زبان خود خانوم معلم

    داستان سکسی من و خانوم معلم از زبان خود خانوم معلم

    داستان سکسی من و خانوم معلم از زبان خود خانوم معلم   سلام اسمم شیماس ۳۶سالمه معلم کلاس دوره متوسطه اول یا همون راهنمایی هستم ۱۷۰ قدمه ۶۸وزنمه چهره معمولی با چشای روشن دارم سینه هام ۸۰میشه سایز کونم بزرگه و به شددددت سفیدم جوری که تو دوستا فامیل میخوان سفیدی مثال بزنن منو میگن…

  • داستان سکس گروهی پریسا و 2 مرد

    داستان سکس گروهی پریسا و 2 مرد

    داستان سکس گروهی پریسا و 2 مرد   با صدای خواهرشوهرم به خودم اومدم. لبخند کم رنگی زد و گفت: چته پریسا؟ همه‌اش تو فکری؟ سعی کردم خودم رو جمع و جور کنم و گفتم: نه هیچی نیست، خوبم. مادرشوهرم یک سینی پر از گوجه و خیار و پیاز جلوی من گذاشت. بعدش یک چاقو…

  • داستان سکسی خوابگاه دانشجویی

    داستان سکسی خوابگاه دانشجویی

    ➖ داستان سکسی خوابگاه دانشجویی درِ اتاق رو زدن. خواستم درِ اتاق رو باز کنم که سحر با اشاره‌ی دستش بهم فهموند که بشینم روی تخت. خودش بلند شد و درِ اتاق رو باز کرد. افخم جوری با سحر احوال‌پرسی کرد که انگار بعد از چند سال دارن همدیگه رو می‌بینن! بعد از تموم شدن…

  • داستان سکسی عمه و کیر کلفت

    داستان سکسی عمه و کیر کلفت

    داستان سکسی عمه و کیر کلفت   با سلام من حمید هستم ۲۹ سالم و ورزش می کنم به خودم تا حدی می رسم ما شهرستان زندگی می کنیم یکی از استان های غربی ایران داستان برمیگرده به ۳ سال پیش که پدر بزرگم حسابی بیمار بود و خانواده پدرم(خواهر و برادراش) که غالبا در…

  • داستان سکسی خشن

    داستان سکسی خشن

    داستان سکسی خشن   با سلام به همگی من مدتهاست خواننده این سایتم و کلی داستان خوندم خیلیاشون توهمات و تصورات یه نویسنده ست.من خواستم در مورد خودم بنویسم و داستانمو بگم امیدوارم فقط بدوبیراه نگید چون یه داستان عادی و سادست😊 من سحرم ۳۲ سالمه و اهل جنوبم یه دختر معمولی و توپر که…

  • داستان سکسی زن همسایه که توی راه پله کردمش

    داستان سکسی زن همسایه که توی راه پله کردمش

    داستان سکسی زن همسایه که توی راه پله کردمش   سلام من آرشم ۳۳سالم شیش سال عروسی کردم مستاجرم تو این شیش سال تابحال چهاربار خونمو عوض کردم ۱۷۵ قدمه ۸۵ وزنمه چاق یا تپل نیستم ولی یه کوچولو شکم دارم هیچ معیار خاصی نسبت به صابخونه یا همسایه نداشتم ولی جالب بود تو هر…

  • داستان سکسی خیانت زن ورزشکار

    داستان سکسی خیانت زن ورزشکار

    داستان سکسی خیانت زن   من حمیدم ۲۸ سالمه و زنم مژگان ۲۴ سالشه و همینطور مژگان دختر خالم هم هست.مژگان از بچگی ژیمناستیک کار میکرد و بعد از ۱۰ سالگیش به ووشو رو آورد و می خواست یه تالو کار حرفه ای بشه (تالو بخش نمایشیه که اصطلاحا بهش اجرای فرم میگن). اتفاقا حرفه…

  • داستان سکسی مامان با پسر همسایه

    داستان سکسی مامان با پسر همسایه

    داستان سکسی مامان با پسر همسایه   تابستون اون سال هم مثل سالهای قبل بازم تجدیدی آورده بودم ، کلا از نظر درسی افتضاح بودم و دل و دماغ درس خوندن نداشتم. خانواده ما شاید عجیب ترین و نامتعارف ترین خانواده بود با کوهی از اختلافات و مشکلات خانوادگی ، که خواه ، ناخواه تاثیر…