دسته: دستهبندی نشده
-
داستان سکسی من و دوست دخترم مبینا
داستان سکسی من و دوست دخترم مبینا من یه مرد 34ساله هستم با دوتا بچه و همسرم که بدلایلی فقط بخاطر بچه ها زیر یه سقف هستیم وگرنه خواهر و برادریم، بگذریم،من مدرس موسیقی هستم تو یکی از کلاسهام یه دختری اومد 18ساله پوستی سفید خوش خنده و دوست داشتنی، از همون اول چشممو…
-
داستان سکس یواشکی کردن خواهرم
داستان سکس یواشکی کردن خواهرم از سرکار اومدم خونه خیلی خسته بودم تو مسیر که میومدم چندتا کس خوشگلم دیده بودم حسابی حشری شده بودم. رسیدم خونه درو باز کردم رفتم داخل دیدم سمیرا رو شکم خوابیده سرش روی بالشت در حال درس خوندن خوابش برده. یه شلوار خونگی آبی که نه تنگ بود…
-
زنی عاشق انال سکس
زنی عاشق انال سکس من و این دختر هم شهری وتهرونی رفتیم حموم .. اون همون اول شورتشو در آورد ولی من با شورت فانتزی خودم رفتم زیر دوش .. -خانومی این حمام فقط مخصوص شما زن و شوهره یا این که یه سونا و جکوزی و کلا یه چیزی در سبک و اندازه های…
-
داستان سکسی ماساژ دادان مامانم
داستان سکسی ماساژ دادان مامانم سلام من علی هستم، 18 سالمه و عاشق مامانم هستم، فکر کنم من عقده ادیپ دارم مثل اکثر شماها که به مادر خودتون حس عاشقانه دارین و مایل هستین باهاش رابطه جنسی داشته باشید. داستان از اونجایی شروع میشه که من اکثرا توی شهوانی داستان های قسمت مامان رو…
-
داستان سکسی خیانت شیما
میخوام اتفاقی که همین هفته قبل برام افتاد براتون تعریف کنم.اسم من شیماس۲۷ سالمه. قدم ۱۷۰ و وزنم ۶۲ کیلو.خیلی سفیدم.همه دوستام از بچگی بهم میگفتن سفید برفی. من درس نخوندم و ترجیح دادم وقتمو توی خونه و آرایشگاه مامانم بگذرونم.۲۴ سالم بود که با علی ازدواج کردم. ازدواج ما سنتی بود.علی هم…
-
داستان سکسی زن داداش جنده
داستان سکسی زن داداش جنده سلام خدمت همه ایران گیف ها اسم من علی هست متولد۷۰ساکن فردیس و مجرد ام داداشم مهدی ۴۰سالشه و زنش آرزو متولد سال ۶۷ هست الان ۵ساله عروسی کردن و باهم رابطه خوبی داشتیم همیشه، داداش من بازرس مالی و حسابدار کارخانه صنعتی هست تو ماه همیشه ۱ هفته…
-
داستان سکسی من و خانوم معلم از زبان خود خانوم معلم
داستان سکسی من و خانوم معلم از زبان خود خانوم معلم سلام اسمم شیماس ۳۶سالمه معلم کلاس دوره متوسطه اول یا همون راهنمایی هستم ۱۷۰ قدمه ۶۸وزنمه چهره معمولی با چشای روشن دارم سینه هام ۸۰میشه سایز کونم بزرگه و به شددددت سفیدم جوری که تو دوستا فامیل میخوان سفیدی مثال بزنن منو میگن…
-
داستان سکس گروهی پریسا و 2 مرد
داستان سکس گروهی پریسا و 2 مرد با صدای خواهرشوهرم به خودم اومدم. لبخند کم رنگی زد و گفت: چته پریسا؟ همهاش تو فکری؟ سعی کردم خودم رو جمع و جور کنم و گفتم: نه هیچی نیست، خوبم. مادرشوهرم یک سینی پر از گوجه و خیار و پیاز جلوی من گذاشت. بعدش یک چاقو…
-
داستان سکسی خوابگاه دانشجویی
➖ داستان سکسی خوابگاه دانشجویی درِ اتاق رو زدن. خواستم درِ اتاق رو باز کنم که سحر با اشارهی دستش بهم فهموند که بشینم روی تخت. خودش بلند شد و درِ اتاق رو باز کرد. افخم جوری با سحر احوالپرسی کرد که انگار بعد از چند سال دارن همدیگه رو میبینن! بعد از تموم شدن…
-
داستان سکسی عمه و کیر کلفت
داستان سکسی عمه و کیر کلفت با سلام من حمید هستم ۲۹ سالم و ورزش می کنم به خودم تا حدی می رسم ما شهرستان زندگی می کنیم یکی از استان های غربی ایران داستان برمیگرده به ۳ سال پیش که پدر بزرگم حسابی بیمار بود و خانواده پدرم(خواهر و برادراش) که غالبا در…