دسته: متاهل
-
داستان سکس گروهی من و زنم لیندا
داستان سکس گروهی من و زنم لیندا سلام دوستان. من حسام هستم ۳۵ سالمه. زنم لیدا هم ۳۲ ساله با قدکوتاه و قیافه معمولی اما ممه های روفرم و باسن خوشگل و البته چادری. قبل ازدواج با زنم موقعی که رفیق بودیم. یبار از رابطه ش با دوس پسر سابقش گفت و اینکه چطور…
-
داستان سکس ضربدری با کیر های کلفت سیاه
داستان سکس ضربدری با کیر های کلفت سیاه اون روز بعد از حدود یکماه که از مرضیه خبری نداشتم بهم زنگ زد. طبق معمول مکالمه مون چند ساعتی طول کشید. از خاطرات دانشگاه گفتیم تا طلاق خواهر زن داییش و ازدواج دختر خاله زن برادرم و مدام هم اینو و اونو مسخره کردیم و…
-
داستان سکس گروهی زن کیر دوست من
داستان سکس گروهی زن کیر دوست من سلام اسم من حسین هستم 38ساله از تهران وحدود 10ساله با دوست. دخترم ازدواج کردم اسم همسرم زهره هست 30ساله با بدنی سفید قد حدود 170 با کونی قمبل بزرگ سینه هاش هم حدود 80هست با رونهای بزرگ سفید سکسی که هر کس زهره میبینه میخ پایین…
-
داستان سکسی ضربدری من و زنم
داستان سکسی ضربدری من و زنم سلام من امین هستم زنم سهیلا ما چند سالی هست که فانتزی سکس سه نفره داریم ولی همیشه در حد حرف بود من بیشتر بعد از ظهرها از سر کار که میام تو مسیر برگشت به خونه مسافر کشی میکنم یه روز که داشتم میومدم یه زن و…
-
داستان سکس ضربدری ایرانی
داستان سکس ضربدری ایرانی سلام اشکان هستم و متاهلم. ۷ ساله با خانمم فرزانه ازدواج کردیم و یه بچه داریم . بگذریم و اصل مطلب را بازگو میکنم. یک سال پیش با یه هم کلاسی های قدیم دبیرستان خودم تصادفی توی بیمارستان همدیگه را دیدیم و شناختیم و باز همدیگه را پیدا کردیم .…
-
داستان سکسی خدمتکار
داستان سکسی خدمتکار سلام داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به سال قبل. من ساکن تهران هستم و یک آپارتمان در شهر آمل دارم. زن دارم و دو تا بچه. داستان از اونجایی شروع میشه که یه روز تو آپارتمانمون تو آمل بودم و خانمم گفت که برای مهمونی باید برم خونه مادرم.…
-
سکس ضربدری در شمال
سکس ضربدری در شمال سلام اسمم محمده و زنم هم پری داستان از اونجا شروع شدکه با دوست خانمم و همسرش که قبل از اون اصلا همسرشون ندیده بودم رفتیم شمال اصلا به فکر فانتزی یا ضربدری یا هرچیز دیگه ای نبودیم.ما رسیدیم ویلا خونه رو تمیز کردیم که دوست خانمم که مریم اسمش…
-
داستان سکسی ضربدری با دوستم
داستان سکسی ضربدری با دوستم سلام.رسول هستم ۲۳سال از گرگان و تقریبا دوران بچگیام با یه چشم به هم زدن گذشت و رسیدم به بیست و دوسالگیم که با احمد که یجورایی هم صنف و همکاریم و کلی خیلی صمیمی هستیم و کاملا هم فراری از کار و بحث اقتصادی بیشتر به خاطر وصلت…
-
داستان سکسی حال دادن مامان به پسر عموی سربازم
داستان سکسی حال دادن مامان به پسر عموی سربازم سلام من محمدجوادم داستانی که براتون تعریف میکنم برمیگرده به زمانی که 15 سالم بود من قم زندگی میکنم ولی در اصل اهل آملم وقتی بچه بودم پدرم تو یه موسسهی تحقیقات قضایی مشغول به کار شد برای همین مجبور شدیم قم زندگی کنیم. پدربزرگم…
-
داستان سکس گروهی زنم
داستان سکس گروهی زنم سلام. من ندا هستم، ۳۴ ساله و ۴ ساله با بهرام ازدواج کردم و یه پسر ۳ ساله داریم. بهرام یه گالری لوازم خانگی و فرش داره و من هم پزشک و متخصص اطفال هستم. میخوام داستان تریساممون با یه نفر دیگه رو تعریف کنم که درنهایت چیزی چز پشیمونی…