داستان سکسی جدید و ایرانی

  • داستان سکسی کردن زن صاحب خانه

    داستان سکسی کردن زن صاحب خانه

    داستان سکسی کردن زن صاحب خانه   سلام به همه دوستان عزیزم، اسم من کاوه است و 20 ساله هستم. با قد حدوداً 193 ، وزن 100 کیلو و هیکل درشتم همه دوستان منو آرنولد صدا می کنند. از اون موقعی که یادم میاد چون پدرم کارمند دولت بوده ما همیشه مستأجر مردم بودیم. اواخر…

  • بهترین سکس خانوادگی ما

    بهترین سکس خانوادگی ما

    بهترین سکس خانوادگی ما   سلام ،اسمم شهرامه 17 سالمه يه خواهر دارم 3 سال از من بزرگتره كه اسمش شراره است و مامانم شهين يه زن خوشگل و خوش بر و رو 39 ساله و بابام كه واقعا ميگم بچه ها اونو بجاي برادر بزرگه من ميدونن بزنم به تخته جوون مونده 40 سالشه…

  • داستان سکسی خیانت شیما

    داستان سکسی خیانت شیما

        میخوام اتفاقی که همین هفته قبل برام افتاد براتون تعریف کنم.اسم من شیماس۲۷ سالمه. قدم ۱۷۰ و وزنم ۶۲ کیلو.خیلی سفیدم.همه دوستام از بچگی بهم میگفتن سفید برفی. من درس نخوندم و ترجیح دادم وقتمو توی خونه و آرایشگاه مامانم بگذرونم.۲۴ سالم بود که با علی ازدواج کردم. ازدواج ما سنتی بود.علی هم…

  • داستان سکسی بی غیرتی من برای زنم الهام

    داستان سکسی بی غیرتی من برای زنم الهام

    داستان سکسی بی غیرتی من برای زنم الهام     دوستان گرامی این خاطره ای که میخواهم براتون بگم عین واقعیته و موضوعش بی غیرتی و تنوع طلبیه،لطفا اگر نسبت به اینجور موارد حساس هستید بلافاصله از ادامه صرف نظر کنید و اگر موافق هستید با تایید و اظهارنظر همراهی نمایید. من محمد هستم و۴۵سال…

  • دیدن فیلم سکسی با خواهرم

    دیدن فیلم سکسی با خواهرم

    دیدن فیلم سکسی با خواهرم   سلام محمودم قبلاً راجب کون دادنم به لوله آفتابه نوشتم یه سری چیزا که توی این داستان فراموش کرده بودم رو الان بهتون میگم بعد از اینکه توی خونه مادربزرگم لوله آفتابه میکردم توی کونم بعد کشید ب خیار و شیشه سوسیس خلاصه هرچی که شکل کیر بود ی…

  • داستان سکس با خواهر زنم

    داستان سکس با خواهر زنم

    داستان سکس با خواهر زنم   سلام دوستان این خاطره واقعا برام اتفاق افتاده داستان نیست یه چند مدت بود رو خواهر زنم نظر داشتم سر یه قضیه باجناقم بازداشت شد بعد رفت زندان ۱سال من تو این مدت خواهر زنمو می‌بردم هفته ای ۲ بار برا ملاقات تو زندان بعد دوماه یواش یواش رفتم…

  • داستان سکسی زن داداش جنده

    داستان سکسی زن داداش جنده

    داستان سکسی زن داداش جنده   سلام خدمت همه ایران گیف ها اسم من علی هست متولد۷۰ساکن فردیس و مجرد ام داداشم مهدی ۴۰سالشه و زنش آرزو متولد سال ۶۷ هست الان ۵ساله عروسی کردن و باهم رابطه خوبی داشتیم همیشه، داداش من بازرس مالی و حسابدار کارخانه صنعتی هست تو ماه همیشه ۱ هفته…

  • داستان سکسی کس دادن زن نوجوانم سه ماه بعد ازدواج‌

    داستان سکسی کس دادن زن نوجوانم سه ماه بعد ازدواج‌

    داستان سکسی کس دادن زن نوجوانم سه ماه بعد ازدواج‌   ما تازه ازدواج کردیم زنم 15سالشه اولش خیلی هوای هم داشتیم تا دوسه ماه ک گذشت من ی دوستی داشتم میومد خونه ما باغ رفتیم تا بعد از چند ماه ازدواج کرد بعدش دیگه با زنش میومد تنهای بعضی وقتا مسافرت می رفتیم باهم…

  • داستان سکس با زن دوستم

    داستان سکس با زن دوستم

    داستان سکس با زن دوستم   سلام داستانی که میخوام تعریف کنم کاملا واقعیه. من فرزاد 39 سالمه دوستم حسین و زنش زهراست. زهرا اندام خیلی سکسی داره. سالهاست من و حسین باهم دوستیم و رفت و آمد خانوادگی داریم. زهرا همش لباسهای چسبان میپوشه و سر و سینه هاش رو نمیپوشونه. خیلی وقتا که…

  • داستان سکس با مامان دوستم

    داستان سکس با مامان دوستم

    داستان سکس با مامان دوستم   سلام این داستان واسه چندین سال پیش من هست اصرار ندارم باور کنید ،پس به چشم داستان ببنید اون زمان هفده سالم بود، از یک خانواده متوسط به بالا، مثل بقیه هم سن سال هام به تیپ و لباسم اهمیت میدادم خونه پدربزرگم چندتا خیابون با ما فاصله داشت…

میخواهید برای ما داستان ، عکس یا فیلم ارسال کنید؟ برای این کار روی دکمه زیر کلیک کنید